عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد..."شهریار"

 

آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد

جانم از نو به تن آن جان جهان بازآورد

 

اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شباب

آب رفته است که آن سرو روان بازآورد

 

نوجوانی که غم دوری او پیرم کرد

باز پیرانه سرم بخت جوان بازآورد

 

گل به تاراج خزان رفت و بهارش از نو

تاج سر کرد و علیرغم خزان بازآورد

 

پرئی را که به صد آینه افسون نشدی

دل دیوانه به فریاد و فغان بازآورد

 

دست عهدی که زدش بر در دل قفل وفا

درج عفت به همان مهر و نشان بازآورد

 

تیر صیاد خطا رفت و ز دیوان قضا

پیک راز آمد و طغرای امان بازآورد

 

شهریارا ز خراسان به ری آوردش باز

آن خدائی که هم او از همدان بازآورد

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.