ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نمی دانم از کجا
اما یاد گرفته بودیکجایی شعر؟!
لخته ی بی کسی
شریان هیجانم را مسدود می کند
انگار از دور لب هایم
قیطانی ارتجاعی رد کرده و تا جائیکه می شده، کشیده اند!
گلریزان
برای فرو نشاندن آتشی...
دیگر برای کسی مهم نیست
پیدا بشود
دندان های نیشم
در آینه...
بِکِشید
دست هایم پوسیده!
مرا بی شعر بکشید
مرا هر طور که می خواهید بکشید...
نمی دانم از کجا
اما یاد گرفته بودی
دهانت را بر دهانم بگذاری
و نفس بزنی
و نفس بدهی...
کجایی شعر؟!
لخته ی بی کسی
شریان هیجانم را مسدود می کند
انگار از دور لب هایم
قیطانی ارتجاعی رد کرده و تا جائیکه می شده، کشیده اند!
گلریزان
برای فرو نشاندن آتشی...
دیگر برای کسی مهم نیست
پیدا بشود
دندان های نیشم
در آینه...
بِکِشید
دست هایم پوسیده!
مرا بی شعر بکشید
مرا هر طور که می خواهید بکشید...