ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
"قاسم انوار"
سید معینالدین علی پسر نصیر پسر هارون پسر ابوالقاسم حسینی قاسمی انواری تبریزی معروف به قاسم انوار، از شاعران ایرانی است.
اشعار قاسم انوار شامل بر تعدادی غزل، قطعه، رباعی و چند مثنویاست. مثنویهای او انیسالعارفین و صدمقام نام دارد که در بیان اصطلاحات عرفان و تصوف سروده شدهاند. وی در شعر بیشتر قاسم و قاسمی و گاهی قاسم انوار تخلص کردهاست. آثار نثر او به فارسی ساده تحریر شدهاند؛ مهمترین این آثار رساله در بیان علم، و رسالة سؤال و جواب است. وی به زبانهای فارسی، ترکی و گیلکی شعر سرودهاست.
وی در سال ۷۵۷ هجری قمری در سراب تبریز به دنیا آمد. او از پیروان خاندان صفیالدین اردبیلی بود. معینالدین در شعر قاسمی یا قاسم تخلص میِکرد و یکی از پسران شیخ صفیالدین به اسم صدرالدین موسی به او لقب قاسمالأنوار را بخشید.
قاسم بعدها شاگردی سید محمد میرمخدوم را که از مدینه به نیشابور آمده بود، نمود. سید قاسم بعد از آنکه مدتی در آذربایجان بود، در جوانی به گیلان رفت و زبان گیلکی آموخت و آن را در قسمتی از اشعار خود به کار برد و در همین دوران جوانی از آذربایجان به خراسان سفر کرد و مدتها در هرات اقامت کرد؛ تا آن که در سال ۸۳۰ به سبب تهمت ارتباط با احمد لر، قاتل شاهرخ میرزا، مجبور به ترک هرات شد.
در این زمان سید قاسم در سمرقند سکونت گزید و سپس به خرگرد جام رفت. در جام، سید قاسم خانقاهی ترتیب داد. قاسم در سال ۸۳۷ هجری قمری در سن هشتادسالگی مُرد و در باغ خانقاهش در روستای لنگر تربت جام به خاک سپرده شد. امیرعلیشیر نوایی دستور داد بر قبر او بقعهای بسازند؛ وی همچنین به مردم و به صوفیان اجازه داد که از قبر قاسم انوار دیدن کنند.
آثار انوار:
- دیوان اشعار؛ دیوان شاه قاسم انوار با مقابله بیش از هشت نسخه به تصحیح دکتر حسن نصیری جامی به انضمام کتاب بررسی احوال و اشعار شاه قاسم انوار از سوی نشر مولی منتشر گردیده است.
-مثنوی انیس العارفین؛ این مثنوی به انضمام پنج رساله انوار (حورائیه، مقامات العارفین، بیان علم، سؤال و جواب، بیان واقعه) به تصحیح و توضیح دکتر حسن نصیری جامی از سوی نشر مولی منتشر گردیده است.
-رساله حورائیه، رساله مقامات العارفین ، رساله بیان علم ، رساله سوال و جواب ، رساله بیان واقعه.
( این رساله ها به انضمام مثنوی انیس العارفین تصحیح و منتشر گردیده است.)
منابع:
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به قاسم انوار در ویکیگفتاورد موجود است.
ذبیحالله صفا. تاریخ ادبیات در ایران. چاپ سوم. تهران: ابنسینا، ۱۳۴۲. ۴۴۸.
کلیات قاسم انوار. سعید نفیسی. تهران: انتشارات کتابخانه سینایی، ۱۳۳۷.
از هر طرفی چهره گشایی که منم
در هر صفتی جلوه گرآیی که منم
با این همه گه گاه غلط میافتم
نادان کس و بله روستایی که منم
***
نمیتوان خبر داد از حقیقت دوست
ولی بر روی حقیقت حقیقت همه اوست
از مسجد و میخانه و ز کعبه و بتخانه
مقصود خدا عشق است باقی همه افسانه
***
در ملک عاشقی که دو عالم طفیل اوست
آن کس قدم گذاشت که اول ز سر گذشت
***
قضا شخصی است پنج انگشت دارد
چوخواهد از کسی کامی برآرد
دو بر چشمش نهد وآنگه دو بر گوش
یکی بر لب نهد گوید که خاموش
***
از افق مکرمت صبح سعادت دمید
محو مجازات شد شاه حقیقت رسید
راه به وحدت نبرد هر که نشد در طلب
جمله ذرات را از دل و از جان برید
در حرم وصل دوست زنده دلی راه یافت
کز همه خلق جهان بار ملامت کشید
وصلت الله یافت قاسم و ناگاه یافت
زانکه به شمشیر لا از همه عالم برید