ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ای خوشا سودای دل از
دیده پنهان داشتن
مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن
دیبهها بی کارگاه و
دوک و جولا بافتن
گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن
بنده فرمان خود کردن
همه آفاق را
دیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن
در ره ویران دل،
اقلیم دانش ساختن
در ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن
دیده را دریا نمودن،
مردمک را غوصگر
اشک را مانند مروارید غلطان داشتن
از تکلف دور گشتن،
ساده و خوش زیستن
ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن
رنجبر بودن، ولی در
کشتزار خویشتن
وقت حاصل خرمن خود را بدامان داشتن
روز را با کشت و زرع
و شخم آوردن بشب
شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن
سربلندی خواستن در
عین پستی، ذرهوار
آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن