عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

ای عشق... "فریدون مشیری"


تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق  
که نامی خوشتر از اینت ندانم 
و گر هر لحظه رنگی تازه گیری  
به غیر از زهر شیرینت نخوانم 
 
تو زهری ، زهر گرم سینه سوزی  
تو شیرینی ، که شور هستی از توست 
شراب جام خورشیدی ، که جان را
نشاط از تو ، غم از تو ، مستی از توست
 
به آسانی ، مرا از من ربودی
درون کوره ی غم آزمودی
دلت آخر به سرگردانی ام سوخت
نگاهم را به زیبایی گشودی
 
همی گفتند دل از عشق بر گیر !
که نیرنگ است و افسون است و جادوست !
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است ، اما نوشداروست!
 
چه غم دارم که این زهر تب آلود 
تنم را، به جدایی می گدازد
از آن شادم که در هنگامه ی درد  
غمی شیرین دلم را می نوازد 
 
اگر مرگم به نامردی نگیرد  
مرا مهر تو در دل جاودانی است 
و گر عمرم به نا کامی سر آید 
تو را دارم که مرگم زندگانی است

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.