عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

چندرباعی... "مسعودسعد سلمان"


 

در آرزوی بوی گل نوروزم

در حسرت آن نگار عالم سوزم

 

از شمع سه‌گونه کار می‌آموزم:

می‌گریم و می‌گدازم و می‌سوزم

 

 

**********

 

ای بخت مرا سوخته خرمن کردی

بی جرم دو پای من در آهن کردی

 

در جمله مرا به کام دشمن کردی

با سگ نکنند آنچه تو با من کردی

 

 

**********

 

مسعود که هست سعد سلمان پدرش

جایی است که از چرخ گذشته است سرش

 

در حبس بیفزود به دانش خطرش

عودی است که پیدا شد از آتش هنرش

 

 

**********

 

من بستر برف و بالش یخ دارم

خاکستر و یخ پیشگه و بخ دارم

 

چون زاغ همه نشست بر شخ دارم

در یک دو گز آبریز مطبخ دارم

 

 

**********

 

از بلبل نالنده‌تر و زارترم

وز زرد گل ای نگار بیمارترم

از شاخ شکوفه سرنگونسار ترم

وز نرگس نوشکفته بیدارترم

 

 

**********

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.