ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مستانه مستم می کنی، دل را ز دستم می کنی
گه باده نوشم ای صنم،گه می پرستم می کنی
در سوزو تابم می کنی، هردم خرابم می کنی
گه می نوازی ماه من،گاهی زهستم می کنی
حیران شدم در کار تو،درمانده از رفتار تو
هم می گشایی پای را،هم قفل و بستم می کنی
با من نگویی چیستی، اهل کجا یا کیستی؟
گاهی بلندم می کنی، گاهی تو پستم می کنی
آتش زدی کاشانه را،بردی دل دیوانه را
هم شاد شادم ای صنم،هم غم پرستم می کنی
بگرفته ای جان مرا،کردی به زندانت مرا
می بخشیم عالم به من، گه ورشکستم می کنی
دل را به زاری می بری،اندرخماری می بری
خوبم که آزردی مرا،آنگه تو مستم می کنی!