ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پدر ابتدای گم شدنم بود
که کوچه های بن بست را
کاج نمی نشست
و کودکانِ دلتنگ
لجِ شب های باران را
آوازهای مست می خواندند
بهانه ی اول
سکوت بود و تبسم
و برج های عاج
که آشفته ی خواب هایم شد
بهانه ی دوم
صدای ریزش و
آب سایه های پریدن
که پر شکنِ عشقِ بی گمانم بود
*
مادر اما
مسیرِ جستجوی آب بود
که مهربانیِ دیوار باغ ندارد
و آوازِ هر چه عبور
بر گلوی مسافری سنگ می شود
که بغض را
از آبرنگِ نقاشیِ پرنده
پر کرده است
*
بهانه ی اکنون
دستی که پرتاب می شود
با حلقه ای
به مساحتِ دو خوشه ی گندم
تا بر سطح عبور
گلویی تر نکنیم
از فریب
از سیب...