عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

ساعتی نیست که درشهر گرفتاری نیست... "حسین جنتی"


ساعتی نیست که درشهر گرفتاری نیست

شهرغارت شده ونعره ی عیاری نیست

 

نه زلیخا و عزیزی ، نه ترنجی، نه کسی،

یوسف از چاه برون آمده،بازاری نیست!

 

حسن‌، آنست،که در صورت بسیاری هست،

عشق، چیزی است، که در چنته ی بسیاری نیست!

 

نه مغول،دست کشیده ست زخونخواری خویش،

مو به مو گشته ولی ،گردن ِعطاری نیست!

 

شیخ ما گشت پی ِ آدم و در شهر نبود،

گشته ایم از همه سو این همه را،(آری نیست)!

 

درقطاریم و به مقصد نگران، ناچاریم،

کوه می ریزد و دهقانِ فدا کاری ، نیست!

 

کاش آزادتر از خاک بیابان بودیم،

خرّم آن باغ که در چنبرِ دیواری نیست


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.