ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دختر فالوده موی شهر شیرازی که چه؟
بستنی لب، طالب لیسیدن و گازی که چه؟
مشتری هایت فراوان و سرت خیلی شلوغ
پسته چشم و روسری وانیلی و نازی که چه؟
اخم و تخمت آبلیمو، خنده هایت چون شکر
باز معجونی ملس از این دو می سازی که چه؟
ادعایت می شود شاخه نبات حافظی
هی تفال می زنی و کاشف رازی که چه؟
قند خون شهر را خیر سرت بالا نبر
این همه شیرین زبان هستی و طنازی که چه؟
چون که دستم هست خالی بی محلی می کنی
رویگردان از منی و غرق آوازی که چه؟
بیشتر چون می شوم پاپیچ با من بودنت
طعنه بارم می کنی دستم می اندازی که چه؟
پیش من خود را نگیر و آن یخت را باز کن
سردمهری، گیرم اصلن اهل قفقازی، که چه؟
گرچه هستم یک پیاده، عاقبت کیش منی
شاهی و عارت می آید عشق سربازی که چه؟
بعد از این مال خودم شو، شعرهایم مال تو
"نه" نگو و حلقه را بردار، لجبازی که چه؟