عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

رو سیاه... “یوسف رحیمی”

 

یا رب به در تو رو ســیاه آمده ام

بر درگه تو به اشک و آه آمده ام

 

اذنم بده راهم بده ای خـالق من

افکنده سر و غرق گناه آمده ام

 

عمرم به گناه ومعصیت شد سپری

با بار گنه حضور شاه آمده ام

 

گم کرده ره و منزل پرخوف وخطر

طی کرده بسوی شاهراه آمده ام

 

یارب تو کریمی و رحیمی و عطوف

بــا عــذر و اشــتـبـاه آمــده ام

 

غــفــار توئی صــمـد توئی بـنـده منم

محتاجم و با حال تباه آمــده ام

 

با بـیـم و امـیـد و حـالـت اســتــغــفـار

با چشم تر و نامه سیاه آمده ام

 

یـا رب تــو بــده بـــرات آزادی مـن

درمـانده مـنم بهر پـنـاه آمـــده ام

 

من معترفم به جرم و عصیان و گـناه

در بـارگـهت چو پرِّ کاه آمده ام

 

دریای کــرم توئی و مـن ذره خــاک

با لطف تواینگونه به راه آمده ام

 

دسـت مـن افـتـاده نـالان تـو بـگـیـر

چون یوسفم و ز قعر چاه آمده ام

 

یا رب به مـحـمـد و عـلـی و زهـرا

پهـلوی شکـسته را گواه آمـده ام

 

حقّ حـسـن و حسـیـن و اولاد حسین

نـومـید مکن که روسیاه آمده ام

 

بـر نــامــه اعـمـال مـحـبـت نـظـری

بر عمر گذشته عذرخواه آمده ام

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.