عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

وعده کردم که به تو سر نزنم..."؟"

 

وعده کردم که به تو سر نزنم

برسم تا دم در در نزنم

 

قول دادم به غزل های خودم

زل به چشمان تو دیگر نزنم

 

مطمئن باش خیالت راحت

گله ای از تو به دفتر نزنم

 

این چه رسمی است که باید یک عمر

حرف خود را به تو آخر نزنم

 

برو ای عشق برو تا این که

روی دستان تو پرپر نزنم

  


پول کثیف... " دکتر افشین یداللهی"

نه نه نه

این قرارمون نبود

که تو بی خبر بری

من خسته شم که تو

بی همسفر بری

نه نه نه      

این قرارمون نبود

من رنگ شب بشم

تو سر سپرده شی

من جون به لب شم

باور نمی کنم

این تو خود تویی

این تو که از خودش

بیخود شده تویی

باور نمی کنم

عشق منی هنوز

گاهی به قلب من

سر میزنی هنوز

وقتی زندونی تو هوس

مثله پروازه تو قفس

این رسم همراهی نشد ای هم نفس

وقتی قلبت از من جداست

برگردونه بی هم صداست

انگار دستت با دست من ناآشناست

باور نمی کنم

این تو خود تویی

این تو که از خودش بیخود شده تویی

باور نمی کنم

عشق منی هنوز

گاهی به قلب من

سر میزنی هنوز

باور نمی کنم

 


 

خواننده : احسان خواجه امیری

از همه سوی جهان جلوه‌ی او می‌بینم..."شهریار"

از همه سوی جهان جلوه‌ی او می‌بینم

جلوه‌ی اوست جهان کز همه سو می‌بینم

 

چشم از او جلوه از او ما چه حریفیم ای دل

چهره‌ی اوست که با دیده‌ی او می‌بینم

 

تا که در دیده‌ی من کون و مکان آینه گشت

هم در آن آینه آن آینه رو می‌بینم

 

او صفیری که ز خاموشی شب می‌شنوم

و آن هیاهو که سحر بر سر کو می‌بینم

 

چون به نوروز کند پیرهن از سبزه و گل

آن نگارین همه رنگ و همه بو می‌بینم

 

تا یکی قطره چشیدم منش از چشمه‌ی قاف

کوه در چشمه و دریا به سبو می‌بینم

 

زشتی نیست به عالم که من از دیده‌ی او

چون نکو می نگرم جمله نکو می‌بینم

 

با که نسبت دهم این زشتی و زیبائی را

که من این عشوه در آیینه‌ی او می‌بینم

 

در نمازند درختان و گل از باد وزان

خم به سرچشمه و در کار وضو می‌بینم

 

ذره خشتی که فرا داشته کیهان عظیم

باز کیهان به دل ذره فرو می‌بینم

 

ذره خشتی که فرا داشته کیهان عظیم

باز کیهان به دل ذره فرو می‌بینم

 

غنچه را پیرهنی کز غم عشق آمده چاک

خار را سوزن تدبیر و رفو می‌بینم

 

با خیال تو که شب سربنهم بر خارا

بستر خویش به خواب از پر قو می‌بینم

 

با چه دل در چمن حسن تو آیم که هنوز

نرگس مست ترا عربده‌جو می‌بینم

 

این تن خسته ز جان تا به لبش راهی نیست

کز فلک پنجه‌ی قهرش به گلو می‌بینم

 

آسمان راز به من گفت و به کس باز نگفت

شهریار این همه زان راز مگو می‌بینم

 

پریشانی ها..."ناصر فیض"

از قضا آنچه نوشتند به پیشانی ها 

اینقدر هست که ماییم و پریشانی ها

 

 

از همان صبح تجلای تو در ساحت جان

وقف سرگشتگی ما شده حیرانی ها

 

در غم آباد جهان عشق تو گنجی ست گران

بی سبب دل نسپردیم به ویرانی ها

 

آنچه گفتیم و شنیدیم فقط نام تو بود

ای به نام تو همه شور غزلخوانی ها

 

با غم عشق تو شادیم که باور داریم

بعد هر دشواری می رسد آسانی ها

 

کاش می آمدی و مهر تو دعوت می کرد

صبح محتوم جهان را به گل افشانی ها

 


 


 

این روزها سلیقه‌ی اهل هنر سگی‌ست..."مریم جعفری آذرمانی"

دنیا پر از سگ است جهان سر به سر سگی‌ست

غیر از وفا تمام صفات بشر سگی‌ست

 

لبخند و نان به سفره‌ی امشب نمی‌رسد

پایان ماه آمد و خلق پدر سگی‌ست

 

از بوی دود و آهن و گِل مست می‌شود

در سرزمین من عرق کارگر سگی‌ست

 

جنگ و جنون و زلزله؛ مرگ و گرسنگی

اخبار یک ، سه ، چار، دو ،تهران، خبر سگی‌ست

 

آهنگ سگ ترانه‌ی سگ گوش‌های سگ

این روزها سلیقه‌ی اهل هنر سگی‌ست

 

بار کج نگاه شما بر دلم بس است

باور کنید زندگی باربر سگی‌ست

 

آدم بیا و از سر خط آفریده شو

دیگر لباس تو به تن هر پدرسگی‌ست

 

 


می بینی ام وقتی به مویم برف غم باشد..."مهدی فرجی"

می بینی ام وقتی به مویم برف غم باشد

روزی که پشتم مثل پشت کوه خم باشد

 

با تو شبی از حسرت امروز خواهم گفت

وقتی که حرفم محض پیری محترم باشد

 

می گویم از روزی که خوردم حرف هایم را

ترجیح میدادم که نانم در قلم باشد

 

روزی که گریان از خیابان آمدی گفتی

نفرین به شهری که سگی در هر قدم باشد

 

یادت می آرم گفتی امید بهاری نیست

وقتی زمستان و زمستان پشت هم باشد

 

آن روز وقتی سروهای سبز را دیدیم

شکرخدا شب رفته باید صبحدم باشد

 

چای از دهان افتاد ول کن شاید آن فرصت

روزی برای کودکانت مغتنم باشد

 

می خواستم از بوسه بنویسم هراسیدم

توی کتابم بیتی از این شعر کم باشد!

 

 


سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش... "اقبال لاهوری"

دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش

سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش

 

یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری

راضی به همین چند قلم مال خودت باش

 

دنبال کسی باش که دنبال تو باشد

این گونه اگر نیست به دنبال خودت باش

 

پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت

منت نکش از غیر و پر و بال خودت باش

 

صد سال اگر زنده بمانی گذرانی

پس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش