عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

آهو ندیده‌ای که بدانی فرار چیست‌..."مهدی فرجی"


آهو ندیده‌ای که بدانی فرار چیست‌

صحرا نبوده‌ای که بفهمی شکار چیست‌

 

باید سقوط کرد و همین‌طور ادامه داد

دریا نرفته‌ای بچشی آبشار چیست

پیش من از مزاحمت بادها نگو

طوفان نخورده‌ای که بفهمی قرار چیست‌

 

هی سبز در سفیدیِ چشمت جوانه زد

یکبار هم سئوال نکردی بهار چیست‌

 

در خلوتت به عاقبتم فکر کرده‌ای؟

خُب‌... کیفر صنوبرِ بی‌برگ و بار چیست‌؟

 

روزی قرار شد برسیم آخرش به‌هم‌

حالا بگو پس از نرسیدن قرار چیست‌؟...

 


حدیث جوانی... "رهی معیری"


اشکم ولی‌ به پای عزیزان چکیده ام

 خوارم ولی‌ به سایه گل آرمیده ام

 

با یاد رنگ و بوی تو‌ای نوبهار عشق

 همچون بنفشه سر به گریبان کشیده ام

 

چون خاک در هوای تو از پا افتاده ام

 چون اشک در قفای تو با سر دویده ام

 

من جلوه شباب ندیدم به عمر خویش

 از دیگران حدیث جوانی شنیده ام

 

از جام عافیت می نابی نخورده ام

 وز شاخ آرزو گل عیشی نچیده ام

 

موی سپید را فلکم رایگان نداد

 این رشته را به نقد جوانی خریده ام

 

ای سرو پای بسته به آزادگی مناز

 آزاده من که از همه عالم بریده ام

 

گر می‌‌گریزم از نظر مردمان رهی

 عیبم مکن که آهوی مردم ندیده ام

 


یار دبستانی من... "منصور تهرانی"


یار دبستانی من

با من و همراه منی

چوب الف بر سر ما

بغض من و آه منی


حک شده اسم من و تو

رو تن این تخته سیاه

ترکه ی بیداد و ستم

مونده هنوز رو تن ما

دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دلای آدماش

دست من و تو باید این پرده ها روپاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه 

یار دبستانی من

با من و همراه منی

چوب الف بر سر ما

بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو

رو تن این تخته سیاه

ترکه ی بیداد و ستم

مونده هنوز رو تن ما ...