ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دقیقی
ابو منصور محمد بن احمد توسی شناختهشده به دقیقی (زاده ۳۲۰ - مرگ میان سالهای ۳۵۶-۳۵۹ خورشیدی) شاعر بزرگ پارسی زبان بود. زادگاه وی بنا به روایات گوناگون، توس، بلخ، سمرقند و بخارا ذکر شده است. او از معدود شاعران ادبیات فارسی بوده که دین زرتشتی داشته است. دقیقی آغاز کننده سرایش شاهنامه بود.
دقیقی از طبقه دهقانان خراسان بوده است که در عصر منصور بن نوح سامانی و پسر او می زیسته است. خاندان وی را متمول دانستهاند اما او سرمایههایی که از ارث پدر به او رسیده بود را بدنبال عیاشی و خوشگذرانی هدر میدهد. در دوره جوانی به سرایش داستانهای تاریخی ایران مبادرت میورزد و در این راه برای سرایش شاهنامه بدلیل ارادتی که به زرتشت داشته از داستان ظهور زرتشت شاهنامه خود را آغاز میکند. چندی پس از این در سال ۳۶۷ هجری او بدست غلام خود به قتل میرسد.
دقیقی در روزگار سامانیان میزیست. او از امیران سامانی منصور بن نوح سامانی(پادشاهی ۳۵۰ - ۳۶۵) و نوح دوم سامانی(پادشاهی ۳۶۵ -۳۸۷) را مدح گفتهاست. همچنین ابوالحسن آغاجی -از بزرگان سامانی که خود چامهسرایی توانمند بوده- نیز از ستایششوندگان دقیقیاست. دقیقی چندی هم در دربار چغانیان بهسربردهاست و از میان امیران چغانی فخرالدوله ابوالمظفر احمد بن محد،امیر ابوسعد مظفر و امیر ابونصر را ستودهاست. رسیدگی و ارجی که چغانیان بر دقیقی گذاردند در آینده زبانزد شاعران پس از او بودهاست و برای نمونه فرخی سیستانی یادی از این ارجنهیها در شعرهایش کردهاست و نیز امیرمعزی میگوید:
فرخنده بود بر متنبّی بساط سیف | چونانکه بر حکیم دقیقی چغانیان |
دقیقی گویا به فرمان نوح دوم سامانی به سرودن شاهنامه دستیازیدهاست؛ ولی به گفتهٔ فردوسی بیش از هزار بیت از آن و آن هم درباره گشتاسپ و تاختن ارجاسپ به ایران را به نظم نکشیده که به دست بردهای کشته میشود.
گشتاسپ نامه دقیقی را پس از شاهنامه برترین اثر حماسی فارسی در بحر متقارب دانستهاند؛ ولی به گفته محمد دبیر سیاقی «از لحاظ وسعت فکر و میدان خیال و حکمت وعظ و نتیجهگیری اخلاقی از بیان وقایع و احساسات وطنی به پای شاهنامه نمیرسد».
دکتر ذبیحالله صفا مینویسد: «دقیقی بر آیین زرتشتی بوده و خود برین گفته دلایلی دارد که ذکر خواهیم کرد. برخی به سبب آنکه وی اسم و کنیهٔ مسلمانی دارد، در زرتشتی بودن او تردید کردهاند، لیکن این دلیل قاطعی نیست، زیرا ما کسانی را در سه چهار قرن اول داریم که اسم خود و پدر شان اسامی مسلمانی بوده ولی در زرتشتی بودنشان تردیدی نیست».
خود دقیقی در دو بیت دین خود را زرتشتی عنوان میکند:
دقیقی چار خصلت برگزیده | به گیتی از همه نیکی و وشتی | |
لب یاقوت رنگ و ناله چنگ | می خوشرنگ و دین زردهشتی |
مدیح تا به بر من رسید عریان بود ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
**********
جوانی بیامد گشادهزبان سخن گفتن خوب و طبع روان
به مدح افسر تاجداران بُدی ستایندهٔ شهریاران بُدی
**********
برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت
بنشین و برافکن شکمِ قاقُم بر پشت
بس کس که ز زردشت بگردیده دگربار
ناچار کند رو سوی قبلهٔ زردشت
من سرد نیابم که مرا زآتش هجران
آتشکده گشتهست دل و دیده چو چرخُشت
گر دست به دل بر نهم از سوختن دل
انگِشت شود بیشک در دستِ من انگُشت
ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه
خواهم که بنفشه چِنم از زلف تو یک مشت
آن کس که مرا کُشت، مرا کُشت و ترا زاد
وان کس که ترا زاد، ترا زاد و مرا کشت