عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

در من اندوهی بود...“نیلوفر حسینی خواه”

همیشه

در من اندوهی بود

به جا مانده از حرف هایی که

نتوانسته بودم

به تمامی آنها را بر زبان بیاورم

 


گل کردم...."عباس خوش عمل کاشانی"

بامدادی که به زنجیر جنون گل کردم

عقل را بندی یلدای تغافل کردم

 

توبه شیرین ثمری داشت مراآخرکار

که عبادات فدای قدح مل کردم

 

ناصح بیدلم آمد بفریبد با پند

به طرب خاستم و رو به تغزّل کردم

 

این شگفت است که حیرانیم افزونترشد

هر چه در گفته ی او بیش تأمل کردم

 

ساقی امشب دوسه پیمانه جنون بخشم بخش

مزد نسخی که به پیمان تعقّل کردم

 

رستم از وسوسه ی شیخ و به فتوای بهار

گوش دل وقف غزلخوانی بلبل کردم

 

طعنه را تیغ کشید از پی تعزیر دلم

آهن سرد به آتش نفسی کل کردم

 

کوری چشم خزان باد صبا تاکه وزید

باغ را تازه نهالی شدم و گل کردم



 

آرزوها... “حسین منزوی”

 

نمی شه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره

نمی شه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره

 

دلم از اون دلای،قدیمیه از اون دلاست

که می خواد عاشق که شد،پا روی دنیا بذاره

 

دوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو

ببره از این جا و ، اونور ابرا بذاره

 

تو دلت بوسه می خواد من می دونم اما لبت

سر  هر جمله دلش،می خواد یه اما بذاره

 

بی تو دنیا نمی ارزه،تو با من باش و بذار

همه ی دنیا من و،همیشه تنها بذاره

 

نمی شه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره

نمی شه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره

 

دلم از اون دلای،قدیمیه از اون دلاست

که می خواد عاشق که شد،پا روی دنیا بذاره

 

دوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو

ببره از اینجا و،اونور ابرا بذاره

 

من می خوام تا آخر دنیا تماشات بکنم

اگه زندگی برام،چشم تماشا بذاره

 

بی تو دنیا نمی ارزه،تو با من باش و بذار

همه ی دنیا من و،همیشه تنها بذاره

 

نمی شه غصه ما رو،یه لحظه تنها بذاره

نمی شه این قافله،ما رو تو خواب جا بذاره


 

 

من دیگه بچه نمی شم... “معینی کرمانشاهی”

  

به تو می‌گم که نشو دیوونه ای دل

به تو می‌گم که نگیر بهونه ای دل

من دیگه بچه نمی شم

دیگه بازیچه نمی شم

 

به تو می‌گم عاشقی ثمر نداره

واسه تو جز غم و درد سر نداره

من دیگه بچه نمی‌شم

دیگه بازیچه نمی‌شم

 

عقلم زیر پا گذاشتی رفتی

تو منو مبتلا گذاشتی رفتی

به غم زمونه ای دل

منو واگذاشتی ای دل

 

به خدا منو رسوا کردی ای دل

همه جا مشتمو وا کردی ای دل

هرجا رفتی پاگذاشتی

فتنه برپا کردی ای دل

 

می دونم تو دیگه عاقل نمی شی

تو دیگه برای من دل نمی شی

 

من دیگه بچه نمی شم

دیگه بازیچه نمی شم