ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پیدایی اما من تو را از دور میبینم
از دور یک اسطورهی رنجور میبینم
اسطورهای اما به دل نزدیک، از این رو
چشمِ فلک را از حسادت کور میبینم
یک جرعه ... نه، یک استکان نه ...، جام را پر کن
در شعرت اقیانوسی از انگور میبینم
هر شب تو را در خواب با پرچینی از رویا
در کوچه باغِ سبزِ نیشابور میبینم
گنجینهای از دانش و اخلاق و احساسی
در سایهات هم پرتویی از نور میبینم
امروز با خیلِ هنرنشناس در جنگی
فردا تو را یک فاتحِ مغرور میبینم
اقیانوسی از انگور / انتشارات فصل پنجم
زادروز استاد محمدرضا شفیعی کدکنی است. زادروز هنر است و اندیشه.
زادروز فضل است.
استاد جان تولدت بر ما و بر همه آنان که هنر را از پنجره ذوق و تحقیق
مینگرند مبارک باد...
خدای بزرگ پشت و پناهت باشد...