عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

عهد... محمد آتشی

 

کنون رؤیای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش بو


سر هر شاخه اش گلبرگ های نازک لبخند
به ساق هر درختش یادگاری ها


و با هر یادگاری نقش یک سوگند
کنون رؤیای ما باغی است


زمین اما فراوان دارد اینسان باغ
که برگ هر درختش صدمه ی دیدارها برده است


که ساق هر درختش نشتر سوگند ها خورده است
که آن سوگند ها را نیز


همان نشتر که بر آن کنده حک کرده است ، بر این کنده حک کرده
است ، با یار دگر اما
که
گر شمشیر بارد از
کنون رویای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش ، لیک
بیا رسم قدیم یادگاری را براندازیم
و دل را خوش نداریم از خراش ساقه ای میرا


بیا تا یادگار عشق آتش ریشه ی خود را
به سنگ سرخ دل با خنجر پیوند بتراشیم
که با ران فریبش نسترد هرگز
که توفان زمانش نفکند از پا
که باشد ریشه ی پیمان ما در سینه ی ما زنده تا باشیم...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.