عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم... " حسین منزوی"



تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم

آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم


با آسمان مفاخره کردیم تا سحر

او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم


او با شهاب بر شب تب کرده خط کشید

من برق چشم ملتهبت را رقم زدم


تا کور سوی اخترکان بشکند همه

از نام تو به بام افق ها،علم زدم


با وامی از نگاه تو خورشید های شب

نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم


هر نامه را به نام و به عنوان هرکه بود

تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم


تا عشق چون نسیم به خاکسترم وزد

اشک از تو وام کردم و در باورم زدم


از شادی ام مپرس که من نیز در ازل

همراه خواجه،قرعه ی قسمت به غم زدم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.