عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

چه شود به چهره ی زرد من، نظری ز بهر خدا کنی... "هاتف اصفهانی"



چه شود به چهره ی زرد من، نظری ز بهر خدا کنی

 که اگر کنی همه درد من، به یکی اشاره دوا کنی

  

تو شهی و کشور جان ترا، تو مهی و جان جهان ترا

 ز ره کرم چه زیان ترا، که نظر به حال گدا کنی

  

ز تو گر تفقد و گر ستم، بُوَد آن عنایت و این کرم

 همه از تو خوش بُوَد ای صنم، چه جفا کنی چه وفا کنی

  

همه جا کشی می لاله گون، ز ایاغ مدعیان دون

 شکنی پیاله ی ما، که خون به دل شکسته ی ما کنی

  

تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین

 همه ی غمم بُوَد از همین، که خدا نکرده خطا کنی

  

تو که'هاتف' از برش این زمان، روی از ملامت بی کران

 قدمی نرفته ز کوی وی، نظر از چه سوی قفا کنی؟

  


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.