عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

مثنوی طنز دکتر بازی... "اسماعیل امینی"


 


این شعر دربارۀ موج علاقۀ عمومی به مدرک دکتری است.

 

 

خاک ایران یکسر از دکتر پر است

هر که دکتر نیست نانش آجر است

 

ملک ایران سرزمین دکتران

این قدر دکتر نباشد در جهان

   شهر دکتر کوچه دکتر باغ دک!

کبک دکتر فنچ دکتر زاغ دک!

 

عابران هر خیابان دکترند

دانه های برف و باران دکترند

 

هم وزیران هم مدیران دکترند

بیش تر از نصف ایران دکترند

 

هر که پستی دارد اینجا دکتر است

دیپلم ردی است اما دکتر است

 

هرکه شد محبوب از ما بهتران

هرکه شد منسوب بالا دکتر است

 

هر که رد شد از در دانشکده

یا گرفته دکتری یا دکتر است

 

شعر نو مدیون دکتر ها بود

تو ندانستی که نیما دکتر است؟

 

شاعر تیتراژهامان دکتر است

مجری اخبار سیما دکتر است

 

آن که مثل آفتاب نیمه شب

سرزد از صندوق آرا دکتر است

 

شادباش ای دکتر آرای ما

دکترای جمله دانش های ما

 

دکترایت نخوت و ناموس ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما

 

در جهانی که پر است از نابغه

دکتری چندان ندارد سابقه

 

بی سبب افسرده ای غم می خوری

سرزمین ماست مهد دکتری

 

خط مان وقتی شبیه میخ بود

ای بسا دکتر در آن تاریخ بود

 

این همه آدم که در عالم نبود

آدمی کم بود  ودکتر کم نبود

 

من نگویم شاعران فرموده اند

رخش ورستم هر دو دکتر بوده اند

 

گر چه باشد قصه ها پشت سرش

دکتری دارند ملا و خرش

 

شاعران از رودکی تا عنصری

بی گمان دارند هر یک دکتری

 

شعله های عشق چون گُر می گرفت

آتشی در خیل دکتر می گرفت

 

عشق با دکتر نظامی قصه گو

عشق با دکتر سنایی رازجو

 

عارف شوریده دکتر مولوی

نام پایان نامۀ او مثنوی

 

حافظ و سعدی و خواجو دکترند

سروقدان لب جو دکترند

 

 وحشی واهلی و صائب دکترند

تاجر و دهقان و کاسب دکترند

 

بحث های جعل مدرک نان بری است

بهترین سر گرمی ما دکتری است

 

عده ای مشغول دکتر سازی اند

عده ای سر گرم دکتر بازی اند

 

 

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.