عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

شیرم و از دست آهویت فراری می شوم... "شهراد میدری"


شیرم و از دست آهویت فراری می شوم

می روم در گوشه ای مشغول زاری می شوم

 

می سپارم یال و کوپال پریشان دست باد
های و هوی گریه های بیقراری می شوم

 

می گذارم زیر پا قانون جنگل، هرچه باد
بی خیال آن همه قانون مداری می شوم

 

شیرها حق داشتند از جمع خود طردم کنند
من فقط ننگم دلیل شرمساری می شوم

 

جای خونت خون دلها می خورم از دست عشق
اشکم و می جوشم و چون چشمه جاری می شوم

 

پنج وارونه به روی هر درختی می کشم
پنجه روی قلب های یادگاری می شوم

 

می کشم با " آ "ی آهم میله میله دور خود
خیره بر آواز غمگین قناری می شوم

 

تا که چشمانت خرامان باز از اینجا بگذرد
در کمین، دیوانه ی لحظه شماری می شوم

 

"دوستم داری؟" میان کوه نعره می زنم
دلخوش پژواک " آری.. آری.. آری" می شوم

 

عاشقت هستم نمی خاهی چرا باور کنی؟
عاشقت هستم که از دستت فراری می شوم

 

عاقبت یک شب به قعر دره ات خاهم پرید
سینه چاک تو غزال بختیاری می شوم

 

 


 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.