عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

چشم مست تو... "شهراد میدری"

چشم مست  تو به غارتگـری اش می نازد

به سر گردنه کبک دری اش می نــــــازد

 

مژه ابریشـــــم صف بسته ی بازیگوشت

به دو بدپیله ی شیطان پری اش می نـازد

 

فرش تبریـز نشسته ست به برف سبلان؟

یا بلوزت به تن آذری اش می نـــــــــــازد؟

 

هر کسی جای تو با عشــق تراشیده شود

به کش و قوس چنین مرمری اش می نازد

 

حسرت کشــــف حجابت به دل آینه ماند

بس که مویت به گُل روسری اش می نازد

 

زنگ لبخند تو هوش از سر این خاب پراند

مثل ساعت که به یادآوری اش می نـــازد

 

موج بر دامن ایرانیِ رقصت زیبــــــــاست

چون خلیجی که به پهنــاوری اش می نازد

 

در خودم باز به رقـــــص تو فرو میریـــــزم

لرزه هـــای تو به ویرانگـــری اش می نازد

 

می زنم بوسه به عکس تو و گُر می گیــــــرم

لب داغِ تو به شهریوری اش می نــــــازد

 

هیچ عجب نیست مرا جــا بگــــذاری بروی

بره آهــــو به همین دلبــــری اش می نازد

 

گرچه ناچیــــــز گرفتی دل من را امـــــــا

شعر روزی به همین "میدری" اش می نازد

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.