عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

طلوعم کن تو می تونی... "افشین یداللهی"

 

غروبم مرگ رو دوشم ، طلوعم کن تو می تونی

تمومم سایه می پوشم شروعم کن تو می تونی

 

شدم خورشید غرق خون میون مغرب دریا

من با چشمای بازت ببر تا مشرق رویا

 

دلم با هر تپش با هر شکستن داره می فهمه

که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه

 

چه راه هایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست

خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست

 

تو خوب سوختن می شناسی سکوت از اونم بهتر

من آتیشم یه کاری کن نمونم زیر خاکستر

 

می خوام مثل همون روزا که بارون بود و ابریشم

دوباره تو حریر تو مثل چشمات ابری شم

 

 دلم با هر تپش با هر شکستن داره می فهمه

که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه

 

چه راه هایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست

خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.