عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

خزان عشق... "رهی معیری"

خزان عشق


آهنگ: آقای جواد بدیع زاده (١٢٨٠،١٣٥٨ ه.ش(

 

شد خزان گلشن آشنایی

بازم آتش به جان زد جدایی

عمر من ای گل طی شد بهر تو

وز تو ندیدم جز بدعهدی و بی وفایی

با تو وفا کردم، تا به تنم جان بود

عشق و وفاداری، با تو چه دارد سود

آفت خرمن مهر و وفایی

نوگل گلشن جور و جفایی

از دل سنگت آه

 

دلم از غم خونین است

روش بختم این است

از جام غم مستم

دشمن می پرستم

تا هستم

 

تو و مست از می به چمن چون گل خندان از مستی بر گریه من

 

با دگران در گلشن نوشی می

من ز فراقت ناله کنم تا کی؟

تو و چون می لاله کشیدنها

من و چون گل جامه دریدنها

ز رقیبان خواری دیدنها

 

دلم از غم خون کردی

چه بگویم چون کردی

دردم افزون کردی

 

برو ای از مهر و وفا عاری

برو ای عاری ز وفاداری

که شکستی چون زلفت عهد مرا

 

دریغ و درد از عمرم

که در وفایت شد طی

ستم به یاران تا چند

جفا به عاشق تا کی؟

نمی کنی ای گل یک دم یادم

که همچو اشک از چشمت افتادم

تا کی بی تو بود

از غم خون دل من

آه از دل تو

 

گرچه ز محنت، خوارم کردی

با غم و حسرت، یارم کردی

مهر تو دارم باز

 

بکن ای گل با من هرچه توانی ناز

هرچه توانی ناز

کز عشقت می سوزم باز

 


 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.