عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

بی نشان... "عطار"

  

هر شور و شری که در جهان است
زان غمزه‌ی مستِ دلستان است
گفتم لب اوست جان، خرد گفت
جان چیست مگو چه جای جان است
وصفش چه کنی که هرچه گویی
گویند مگو که بیش از آن است...
 
غمهاش به جان اگر فروشند
می‌خر که هنوز رایگان است
 
در عشق فنا و محو و مستی
سرمایه‌ی عمر جاودان است
در عشق چو یار بی نشان شو
کان یار لطیف بی‌نشان است
تو آینه‌ی جمال اویی
و آیینه‌ی تو همه جهان است
ما را سر بودن جهان نیست
ما را سر یار مهربان است...
 
ای ساقی بزم ما سبک‌خیز
می‌ده که سرم ز می گران است
در جام جهان نمای ما ریز
آن باده که کیمیای جان است
ای مطرب ساده ساز بنواز
کامشب شب بزم عاشقان است
از رفته و نامده چه گویم
چون حاصل عمرم این زمان است
این کار نه کار توست خاموش
کین راه به پای رهروان است
کاری است بزرگ راه عطار
وین کار نه بر سر زبان است
  


 

نظرات 1 + ارسال نظر
فرزاد پنج‌شنبه 12 فروردین 1395 ساعت 03:42 http://heyvan.blogsky.com/

در عشق فنا و محو و مستی
سرمایه‌ی عمر جاودان است
من عاشق شخصیت اون درویشم که هنرمندانه بار سفر بست...خدا قسمت کنه...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.