عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

گاه بارانی و می باری و گاه... ‫"شهراد میدرى"

 

گاه بارانی و می باری و گاه، رقص پُرشور نسیمم می شوی

گاه گنجشکی کنار پنجره، گاه شوق یاکریمم می شوی

 

سایه سار باغ های نوبرت، سیب گونه توت لب های ترت

شُرشُر رود عسل در دفترت، شعر جنات نعیمم می شوی

 

گردن آویزت صلیب آفتاب، گیسوانت برگ زیتون و شراب

بر لبت انجیل برنابای ناب، راوی عهد قدیمم می شوی

 

از بلندی های جولان تنت، تا نوار غزه روی دامنت

تا شب اشغالی پیراهنت، ماریای اورشلیمم می شوی

 

عشوه ات اعجاز و دینت دلبری، عشق خود را می کنی یادآوری

با دو ابروی کج پیغمبری، چون صراط مستقیمم می شوی

 

جرعه جرعه ماهی و ماهوری و ارغوان پوشیده ی انگوری و

کوچه گرد شهر نیشابوری و مست خیام حکیمم می شوی

 

خوش خرامان خوش کرشمه چون غزال، مثل سایه می خزی با شور و حال

نرم و آهسته میایی در خیال، پنجه ورچین حریمم می شوی

 

در به رویت می گشایم بیقرار، تا میایی می رسد فصل بهار

چین به چین دامنت غرق انار، نقش خوشرنگ گلیمم می شوی

 

می نشینی روسری وا می کنی، بید مجنون سهم لیلا می کنی

عطرافشان شور برپا می کنی، بوستانی از شمیمم می شوی

 

آخر شعر است این طرز نگاه، پشت ابری می رود از شرم ماه

گاه بارانی و می باری و گاه، رقص پُرشور نسیمم می شوی

 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.