عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

غزل ۱۰۱ ... "حسین منزوی"

 چیزی بگو بگذار تا هم صحبت باشم

 لختی حریف لحظه های غربتت باشم

 

 ای سهمت از بار امانت هر چه سنگین تر

 بگذار تا من هم شریک قسمتت باشم

 

 تاب آوری تا آسمان روی دوشت را

 من هم ستونی در کنار قامتت باشم

 

 از گوشه ای راهی نشان من بده ، بگذر

 تا رخنه ای در قلعه بند فترتت باشم

 

 سنگی شوم در برکه ی آرام اندوهت

 با شعله واری در خمود خلوتت باشم

 

 زخم عمیق انزوایت دیر پاییده است

 وقت است تا پایان فصل عزلتت باشم

 

 صورتگر چشمان غمگین تو خواهم بود

 بگذار هم چون آینه در خدمتت باشم

 

 در خوابی و هنگام را از دست خواهی داد

 معشوق من ! بگذار زنگ ساعتت باشم

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.