عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق... "فاضل نظری"


هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق

هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق

 

قایقی در طلب موج به دریا زد و رفت

باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق

 

عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم

شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق

 

شمع روشن شد و پروانه به آتش پیوست

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

 

پیله رنج من ابریشم پیراهن شد

شمع حق داشت، به پروانه نمی آید عشق


از باغ می برند چراغانی ات کنند... "فاضل نظری"


از باغ می برند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند

پوشانده اند صبح تو را ” ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می روی 
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست 
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند