عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار
عرفان من...Erfane Man

عرفان من...Erfane Man

مجموعه اشعار

نازنین آمد و ... "هوشنگ ابتهاج"


 نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

 پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

 

 کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

 خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

 

 درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

 آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

 

 خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

 که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

 

 رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

 چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

 

 بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

 آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

 

 سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

 عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت